گیسوان خرمایی

ساخت وبلاگ
 

وقتی موهایت را می بافم .... زمان بیرنگ میشود .... و تو لبخند میزنی .... و ما پشت به آینه ها ، تارهای سپید را انکار میکنیم .... تو نوجوان و من جوان .... 

وقتی موهایت را می بافم .... تمام ثانیه های دوری را از یاد می بریم .... و همراه بهار به بازار میرویم .... و با نرگس های شاداب بر سر نرخ باران چانه میزنیم ...

چقدر تشنه ایم ... برای نوشیدن شبنمی که در گوشه پلک خاطرات نشسته .... 

وقتی موهایت را می بافم ... یاد آرزوهای دور می افتم ... خانه ای روستایی ... همجوار دشت های آویشن ... و مست از عطر کندوهای عسل ... 

وقتی موهایت را می بافم .... دستهایم از لمس لاخ های گیسوانت نوچ میشود .... و لبریز میشوم از احساس خوشه های خرما ..... 

+ نوشته شده در  چهارشنبه هشتم دی ۱۳۹۵ساعت &nbsp توسط شبگرد  | 
سلول انفرادی...
ما را در سایت سلول انفرادی دنبال می کنید

برچسب : گیسوان,خرمایی, نویسنده : qolumi4a بازدید : 179 تاريخ : چهارشنبه 22 شهريور 1396 ساعت: 15:12